قالب پرشین بلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زورق عشق













شب سه شنبه نماز جماعت را با برادران خواندند و شام خوردند و بعد به خواندن دعای توسل پرداختند گویی به درگاه خدا توسل می جستند که همه با هم در آن شب شهید شوند .

بسم الله الرحمن الرحیم

زندگی نامه شهید منوچهر قلی نژاد

شهید منوچهر قلی نژاد در سال 1341 در شهر آمل چشم به جهان گشود . از ابتدای کودکی به همراه پدرش به جلسات درس و قرآن به مراسم عزاداری سید الشهدا می رفت و عشق و علاقه ای وافر به اسلام و قرآن کریم داشت .

کلاس دوم راهنمایی را به پایان رسانیده و سپس برای کمک به تامین خانواده در کنار پدرش به کار پرداخت . او در دوران انقلاب همواره در تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت می کرد و نسبت به روحانیت خصوصا امام احترام خاصی قائل بود . پس از انقلاب به همکاری در نهادهای انقلابی پرداخت . روزها کار می کرد و شبها به گشت و پاکسازس و شعار نویسی روی دیوارهای شهر می پرداخت .

شب سه شنبه نماز جماعت را با برادران خواندند و شام خوردند و بعد به خواندن دعای توسل پرداختند گویی به درگاه خدا توسل می جستند که همه با هم در آن شب شهید شوند . آنگاه همه با هم به طرف انجمن اسلامی رفتند و چند قوطی رنگ برداشتند و عازم اسپه کلا شده و مشغول رنگ زدن بودند که صدای تیر اندازی را شنیدند . به سوی محل تیراندازی رفتند در انجا با گروه مزدوران جنگلی روبرو شدند . زمانی که یکی از مزدوران سیلی محکمی به گوش شهید جعفر هندوئی نواخت برادر شهید محمد نژاد

یقه آن مزدور را چسبید و گفت خجالت نمی کشی که تو با اسلحه و او بدون اسلحه است و او را می زنی . سرانجام آن کافران از خدا بی خبر او و دیگر یارانش را جلوی بیمارستان 17 شهریور

ناجوانمردانه شهید نمودند . او و دیگر یارانش به دیدار خدایشان شتافتند .


[ چهارشنبه 91/11/4 ] [ 10:39 عصر ] [ مهسا آسایش ]

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ
امکانات وب
خرید بک لینک